نماینده دادستان: ماشینحسابهای ما توان محاسبه این همه تخلف را ندارد | واکنش متهم به ۴کیف رشوه پر از دلار و یورو | اعتراض به شنود مکالمات تلفنی
تاریخ انتشار: ۲۵ دی ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۱۳۷۰۳۵
به گزارش همشهریآنلاین به نقل از مرکز رسانه قوه قضائیه، قاضی بابایی در ابتدای این دادگاه خطاب به ۵۱ متهم این پرونده مواد ۱۹۳ و ۱۹۴ قانون آیین دادرسی کیفری را متذکر شد و از متهم شیرخانی، متهم ردیف سوم خواست در جایگاه قرار گیرد.
متهم شیرخانی در جایگاه قرار گرفت و ضمن رد اتهامات کیفرخواست گفت: اتهامات مطرح شده در کیفرخواست را قبول ندارم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سپس وکیل متهم در جایگاه قرار گرفت و ضمن انتقاداتی به رویه دادگاه گفت: این که قبل از شروع دادگاه ۴ کیف سامسونت باز شود و از خبرنگاران خواسته شود که از آنها عکس و فیلم گرفته شود خلاف قوانین است.
قاضی خطاب به این وکیل گفت: این اقدام با هماهنگی اینجانب صورت گرفته است.
وکیل متهم ردیف سوم پرونده مدعی شد: در کیفرخواست آمده است که آقای شیرخوانی، عضو کمیسیون ماه ۱۰۰ بوده است، در حالیکه موکلم حتی یک روز در هیچ کمیسیونی عضو نبوده است.
قاضی خطاب به وکیل متهم ردیف سوم گفت: تمام گزارشهای ضابط بر اساس اقاریر متهمان است.
وکیل متهم شیرخوانی در پاسخ به صحبتهای قاضی بیان کرد: این گزارش اولیه است و هنوز هیچ اقراری از متهمان گرفته نشده است. براساس همین گزارش بازپرس به فاصله چند روز دستور بازداشت متهمان پرونده را داده است.
قاضی بابایی خطاب به وکیل متهم شیرخوانی با بیان اینکه ایراد وارده به کیفرخواست وارد نیست، گفت: شما این جلسه هم قصد دفاع ماهوی از موکل خود را ندارید و دفاع شکلی میکنید، جلسه قبل هم دفاع شکلی داشتید و یک فرصت را از دست دادید.
قاضی بیان کرد: شما به حاشیه میروید و حق دفاع نماینده دادستان نسبت به ایراد وارده به کیفرخواست وارد است.
وکیل متهم شیرخوانی بیان کرد: موکلم سواد حقوقی ندارد. ضابط پرونده صورت حسابهایی را نشان داده و بعد به وی اعلام شده که از خودش دفاع کند.
قاضی در واکنش به صحبتهای وکیل متهم شیرخوانی بیان کرد: موکل شما عضو شورای شهر تهران است و در زمان کاندیدا شدن برای شورا ادعاهای زیادی داشته است.
وکیل متهم شیرخوانی در دفاع از موکلش گفت: موکلم زمانی که ضابط به آن اشاره دارد هیچ سمتی نداشته است.
وکیل این متهم ادامه داد: شنود مکالمات تلفنی، یکی از مواردی است که در کیفرخواست آمده است. فرمان ۸ مادهای امام خمینی (ع) بر شنود مکالمات ممنوعیت دارد و سوال من این است که شنود مکالمات با کدام اجازه قضایی صورت گرفته است. درخواست من این است که شنودها خارج نویسی شود و آنها را بشنویم.
قاضی بابایی خطاب به وکیل گفت: این موضوع ربطی به کیفرخواست ندارد. شما دادگاه را حاشیه میبرید ضابط قضایی بدون هماهنگی دادسرا اجازه هیچ کاری را ندارد و هر کاری صورت گرفته است با اجازه دادسرا و بازپرس بوده است شنود هم مصوبه شورای امنیت ملی است و برای این کار قاضی شنود هم داریم.
قاضی در پاسخ به اعتراض وکیل تفاوت اعداد را در تایپ اعداد دانست و تاکید کرد: عدد یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان صحیح است.
وکیل متهم افزود: بر اساس مواد قانونی، دادگاه کیفری باید بر اساس تفهیم ادله صورت بگیرد. بر اساس مواد قانونی تفهیم ادله و اتهام مقدم بر اخذ دفاع است. علیرغم تذکر اینجانب دادگاه محترم آن ایراد را وارد نمیداند لذا امکان دفاع به کیفیت حاضر میسر نیست.
در ادامه جلسه دادگاه علی صابری وکیل افراسیابی متهم ردیف چهارم در جایگاه قرار گرفت و به دفاع از متهم پرداخت.
وی بیان کرد: ماده ۳ قانون ارتشاء و کلاهبرداری به موکلم وارد نیست، زیرا اعضای شورای شهر که با رای مردم و بدون بیمه عضو شورا میشوند جزو مستخدمین دولت نیستند. مهندس مهدی چمران در زمان شورای شهر چهارم شهر تهران نامهای به دادستان کل کشور ارسال کرده است که اعضای شورای شهر مشمول ماده ۳ قانون ارتشاء و کلاهبرداری نمیشوند.
وکیل متهم ردیف چهارم در مورد تشکیل شبکه ارتشاء گفت: تشکیل شبکه اساسا سرکرده و وحدت قصد میخواهد که در این پرونده موضوعیت ندارد و اتهام تشکیل شبکه از اصل منتفی است.
وکیل متهم ردیف چهارم پرونده بیان کرد: در پرونده مطرح شده موکلم با آقای شیخی عضو دیگر شورا بارها اقدام به دریافت رشوه کرده اند که جمع مبلغ آن ۱۸۲ میلیون تومان شده است. این اتهام منطقی نیست، زیرا هر دو نفر در یک رده سمت در شورا هستند و آقای شیخی بارها گفته است هر پولی که گرفته برای خودش بوده است.
صابری در مورد ردیابی پولهای رد و بدل شده به عنوان رشوه بیان کرد: حسابهای موکلم و خانواده وی رصد شده است و مجدد هم میتوانید حسابها را رصد کنید.
وی ادامه داد: موکلم فقط یک ماه عضو کمیسیون ماده ۱۰۰ بود که در آن زمان هم حکم تخریب صادر کرده است. البته مشکل ما در شهرداریها این است که احکام تخریبی که ازسوی کمیسیون ماده ۱۰۰ صادر میشود، اجرا نمیشوند. شهرداری مشهد ۳۶ هزار رای ماده ۱۰۰ اجرا نشده دارد.
در ادامه این جلسه دادگاه متهم چراغی در جایگاه قرار گرفت و ضمن رد اتهامات گفت: اینجانب مدت ۲۰ سال است که در شهرداری کار میکنم و سمتهای مختلفی به عنوان شهردار و معاون شهردار داشتهام.
وی مدعی وجود مشکلات مرتبط با قوانین و مقررات در منطقه لواسان شد که به شهرداری مرتبط نیست.
متهم گفت: بر اساس قوانین وقتی شما دو هزار متر هم زمین داشته باشید نمیتوانید بیش از ۱۸۰ متر تا ۲۰۰ متر بسازید این یعنی هدفمان این است که در لواسان ویلاسازی صورت گیرد و آپارتمانسازی نداشته باشیم.
قاضی خطاب به متهم گفت: شما میرفتید از تخلف جلوگیری کنید، اما با دریافت رشوه اجازه ساخت و ساز میدادید.
این متهم ادامه داد: من هیچ رشوهای دریافت نکردهام و این که گفته میشود من برای رشوه سکه گرفتهام دروغ است.
قاضی از وکیل متهم چراغی خواست تا در جایگاه قرار بگیرد و از موکلش دفاع کند.
وکیل متهم چراغی گفت: دفاعیات خود را در قالب لایحه تقدیم دادگاه میکنم.
در ادامه جعفرزاده نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و گفت: جلسه دادگاه نباید مباحثهای شود. دادگاه سوال میکند و متهمان پاسخ میدهند. در جلسه اول اعلام کردم که کیفرخواست براساس اقاریر متهمان است و از موکلان انتظار داشتیم که دفاع حقوقی داشته باشند و به حاشیه نپردازند.
وی گفت: وکلا دفاع قانونی نکردند و متهمان هم ادعا کردهاند که زیر فشار صحبت کردهاند، در صورتی که تمام دفاعیات در حضور وکیل انجام شده و زیر آنها امضا شده است. آقای حیدریان خودش گفته است که میخواهم تمام اموال ناپاک را از اموال خودم پاک کنم که فرزندم مثل من نشود، بسم الله این کار را انجام دهید.
نماینده دادستان با بیان اینکه هیچگونه فشاری روی متهمان نبوده است بیان کرد: اقرارهای انجام شده از سوی متهمان، با هم منطبق بوده است.
وی در پاسخ به اظهارات یکی از وکلای متهمان مبنی بر اینکه سپاه پاسداران نمیتواند بعنوان ضابط برای پرونده انتخاب شود، ادامه داد: برخی از وکلا ابتدا صلاحیت دادگاه را مورد تردید قرار میدهند سپس صلاحیت ظابط در این پرونده را مورد اشکال قرار میدهند در حالی که تمام اقداماتی که در این پرونده صورت گرفته است بر اساس قانون بوده است.
نماینده دادستان اضافه کرد: دادستان کل کشور در پاسخ به استعلام کتبی و تلفنی دادستانهای سراسر کشور اعلام کرده است که سپاه پاسداران میتواند به عنوان ضابط قوه قضاییه باشد.
وی با نشان دادن کیفهای پر از دلار و سکه گفت: یکی از وکلا گفته است که این مبالغ ارزشی ندارند شما ببینید که آیا این پولها و سکهها ارزشی ندارند؟ در حالی که مردم ما در سختترین شرایط معیشتی قرار دارند عدهای با سوءاستفاده اقدام به دریافت رشوه میکنند.
در جلسات پیشین دادگاه، وکیل یکی از متهمان مدعی شد، "پولهایی که از موکل من گرفته شده است با آن چیزی که به بانک مرکزی اعلام شده است مطابقت ندارد. من قصد تهمت به هیچ کسی ندارم و آنچه در پرونده دیدهام را اعلام میکنم. موکل من میگوید پولی که از من برده شده با پولی که به بانک مرکزی ارائه شده است ۱۱۴ هزار دلار اختلاف وجود دارد این ۱۱۴ هزار دلار کجا رفته است. اگر مستندی وجود دارد نشان داده شود. من قصد تهمت زدن به کسی را ندارم شاید اشتباهی شده است شاید ما آن را ندیدهایم".
نماینده دادستان در پاسخ به این ادعا گفت: "این مبلغ ۱۱۴ هزار دلار نزد اجرای احکام ضابطهاست و رسید آن نیز وجود دارد. همه اقدامات با دستور قضایی انجام شده است".
نماینده دادستان افزود: اهمیت این پرونده در پولشویی است. مابهازای هر متر اضافه بنای ساخت در لواسانات نیم تا سه و نیم درصد جریمه در کمیسیون است. ماشینحسابهای ما توان محاسبه این همه تخلف را ندارد، اما از ماشینحسابهای آقایان خبری نداریم.
نماینده دادستان تأکید کرد: لواسانات تهران کوه و طبیعت آن جزو انفال و برای مردم است و قوه قضاییه با افراد سودجو و فاسد قاطعانه برخورد خواهد کرد.
در پایان این جلسه دادگاه قاضی بابایی جلسه رسیدگی بعدی را روز سه شنبه اعلام کرد.
در این جلسه از دادگاه به عنوان مستندات پرونده کیفهای حاوی پول نقد، دلارو یورو معادل ۴۰ میلیارد تومان و بیش از ۷۰۰ سکه طلا که به عنوان رشوه توسط متهمان اخذ شده بود به نمایش گذاشته شد.
این پرونده ۵۱ متهم دارد که شهردار سابق لواسان، اعضای شورای شهر لواسان، برخی از کارمندان شهرداری و پیمانکاران را در بر میگیرد.
متهمان با سوء استفاده از جایگاه خود و سوء استفاده از ظرفیت ماده ۱۰۰، ۷۷ و ۵ مقاصد مجرمانه خود را محقق کردهاند.
مشارکت در تشکیل شبکه ارتشا و اخذ رشوه طی فقرههای متعدد، از اتهامات متهمان پرونده فساد در شهرداری لواسان است.
متهم: اشتباهی شهردار لواسان شدم؛ ۱۰ نفر با اسلحه بازداشتم کردند | قاضی: ۲۲ میلیارد رشوه گرفتی | حسابهای پوششی به نام موکب اربعین در پرونده رشوه ۲۲ میلیارد تومانی به همراه ۸۲ سکه بهار آزادی آقای مدیر کد خبر 650267 برچسبها دادگاه خبر ویژه شهرداری قوه قضائیه مفاسد اقتصادی مالی فسادمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: دادگاه خبر ویژه شهرداری قوه قضائیه مفاسد اقتصادی مالی فساد جایگاه قرار گرفت نماینده دادستان وکیل متهم ردیف شنود مکالمات جلسه دادگاه قاضی بابایی تشکیل شبکه شورای شهر ماده ۱۰۰ حساب ها بر اساس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۱۳۷۰۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای قتل غزاله و اعدام آرمان؛ رابطهای بی فرجام
به گزارش تابناک، آرمان، پسرک نوجوانی که در ۱۷ سالگی متهم به قتل دوستش غزاله شد، حالا در لبه تیغ ایستاده و هر آن احتمال دارد حکم قصاص برای او اجرا شود. مروری بر پرونده اخباری که درباره او و مقتول منتشر شده نشان دهنده وضعیت عجیب و پیچیده این پرونده است.
حکم قصاص آرمان عبدالعالی که به خاطر اتهام به قتل دوست دخترش غزاله شاکر در معرض اجرا قرار گرفته است، امروز اجرا نشد تا بار دیگر تلاش برای گرفتن رضایت از خانواده مقتول ادامه یابد.
سه نکته بسیار مهم در این پرونده وجود دارد که باعث شده افکار عمومی نسبت به آن حساسیت زیادی نشان دهد. اول آنکه هیچ نشانی از جسد مقتول در دست نیست ولی قضات به این نتیجه رسیده اند قتل واقع شده است. نکته دوم حساسیت هایی است که نسبت به اعدام و بخشش وجود دارد و نکته سوم مربوط به وضعیت آرمان است. آنطور که قانون تکلیف کرده باید برخی متهمان از جمله متهمان به قتل تحت معاینه روانشناسی قرار گیرند. روانشناس پرونده آرمان هم در دادگاه گفته است او مشکل عصبی و انزوای بیش از حد دارد و وضعیت روانی او در زمان حادثه محرز است.
فهمیه حسینی در صحن علنی دادگاه کیفری یک گفت: آرمان در زمان حادثه دچار افت شدید تحصیلی بوده و معدل او در آن زمان هفت بوده است. او دچار مشکلات روحی شدید بوده است. بعد از بازداشت و در زندان هم او در کارهای گروهی شرکت نمیکند و دوستی در زندان ندارد. در همه کارهای گروهی ناموفق است و فقط درسخواندن که یک کار فردی است را خوب انجام داده است. او بسیار کم حرف میزند و هیچ دوستی ندارد. قبل از زندان هم این وضعیت را داشته است و این نشان از مشکل عصبی و انزوای بیش از حد آرمان دارد. او به نامه غزاله اشاره کرد و گفت: از نامهای که از غزاله به جا مانده است، هم آمده که آرمان «بچه است»؛ رفتارهای بچگانه دارد. بنابراین عدم درک عقلی آرمان با توجه به وضعیت تحصیلی وی در زمان حادثه و وضعیت روانی او و همچنین نامه غزاله محرز است. بنا بر این گزارش قضات بعد از بررسی پرونده رأی خود را اعلام خواهند کرد.
با این حساب می توان گفت شاید آرمان سلامت روان نداشته و متوجه عواقب عمل خود در اقدام به قتل غزاله نبوده است. هر چند این جزییات در پرونده مضبوط است و دسترسی به آن جز برای طرفین پرونده و وکلایشان مقدور نیست.
با وجود این سه نکته، رییس شوراهای حل اختلاف کشور معتقد است می توان از خانواده غزاله، رضایت گرفت. امروز هادی صادقی در پاسخ به سوالی درباره پرونده آرمان عبدالعالی گفت: همچنان در تلاش هستیم که در این پرونده رضایت خانواده مقتوله را بگیریم.
او گفت: درباره این که این فرد مجرم است یا نه، نباید قضاوت کنیم زیرا این پرونده جزییات بسیار دارد و مسایل مختلفی در حاشیه این پرونده مطرح است بنابراین قضاوت در این پرونده سخت است. دهها قاضی در این پرونده ورود کردند و پرونده با دقت بررسی شده و دو مرتبه در دیوان عالی کشور مورد بررسی قرار گرفته است.
رئیس مرکز توسعه حل اختلاف کشور گفت: مردم از نظر اتقان حکم صادره تردید نکنند زیرا براساس شواهد موجود حکم قتل صحیح است هرچند طبیعتاً ناخواسته بوده و قاتل هدف قبلی نداشته و این اتفاق پیش آمده است. این جوان سابقه جنایی نداشته و جنایتکار حرفهای نیست. گاهی افراد در یک لحظه حادثهای پیش میآید و خطایی می کنند. البته در این خطاها عمد بوده اما با قصد قبلی نبوده است. خانواده مقتول و محکوم خانوادههای محترمی هستند و ما هر دو خانواده را دیدیم و با آن ها صحبت کردیم. آرمان عبدالعالی زمانی که به زندان میرود، در حال اخذ دیپلم بوده اما در زندان فوق لیسانس خود را نیز اخذ کرده است.
رئیس مرکز توسعه حل اختلاف کشور گفت: باید به خانواده مقتوله حق داد که داغ بزرگی دیدهاند و از طرف دیگر جنازهای هم در کار نیست و از این خاطر نیز خانواده مقتوله آزرده خاطر هستند. اکنون شرایط به گونه ای نیست که به جسد دسترسی باشد و اتفاقی افتاده که قابل دسترسی نیست و هر چه اینها اصرار کنند که آرمان جای جنازه را بگوید، او نمی تواند بگوید زیرا خودش هم نمیداند و اگر میدانست تا الان بارها گفته بود.
قتلی که جسد مقتول هرگز پیدا نشد
رسیدگی به این پرونده از اسفند سال ۹۲ آغاز شد و خانواده دختر ۱۹ سالهای بهنام غزاله خبر ناپدید شدن دخترشان را اعلام کردند اما خیلی زود مشخص شد او آخرین بار به خانه دوستش که پسری ۱۸ ساله بهنام آرمان بوده رفته است. با دستگیری آرمان، او پس از چند روز به قتل غزاله اعتراف کرد و بازداشت شد. اما مدتی بعد منکر قتل شد و گفت آن روز از غزاله خواستم برای صحبت و خداحافظی به خانه ما بیاید چون میخواست برای ادامه تحصیل به خارج از کشور برود.
آرمان گفت: چون او را دوست داشتم و نمیخواستم برود سر این موضوع با هم بحث کردیم اما او از پلهها پرت شد و سرش به لبه پله خورد، من هم ترسیدم و جسدش را در یک چمدان گذاشتم و در سطل زباله خیابان انداختم.
بعد از اعترافات آرمان تلاش برای پیداکردن جسد آغاز شد اما این جستوجوها راه به جایی نبرد و جسد دختر جوان هنوز هم پیدا نشده است. مدتی بعد آرمان اعترافات قبلی خود را پس گرفت و مدعی شد قتلی مرتکب نشده است. او گفت: غزاله به خانه ما آمده بود که موقع بازگشت در راهپله پایش لیز خورد و روی پلهها افتاد و جانش را از دست داد. من هم ترسیده بودم، او را بلند کردم و در یک چمدان گذاشتم و نزدیکی سطل زباله رها کردم. من غزاله را نکشتم.
انکارهای آرمان فایدهای برای او نداشت، با اینکه او در زمان قتل چند روز تا ۱۸سالگی زمان داشت و هنوز به ۱۸سالگی نرسیده بود، در دادگاه محاکمه و به قصاص محکوم شد. رأی صادرشده مورد تأیید دیوان عالی کشور قرار گرفت و پرونده برای اجرای حکم آماده شد.
مادر غزاله اعلام کرد در صورتی گذشت میکند که آرمان محل دفن جسد را بگوید.
با این وجود باز هم با توجه به مدارک جدید بهدستآمده و قبول اعاده دادرسی، آرمان بار دیگر پای میز محاکمه رفت و این بار در شعبه ۵ مورد محاکمه قرار گرفت. او که حالا در مقطع فوقلیسانس در دانشگاه شهید مدرس در حال تحصیل است، یک بار دیگر اعلام کرد قتل کار او نیست و نمیداند جسد کجاست و ممکن است غزاله زنده باشد.
در نهایت قضات دادگاه کیفری استان تهران وارد شور شدند و آرمان را در قتل مجرم تشخیص دادند و او را برای بار دوم به قصاص محکوم کردند. رأی صادرشده یک بار دیگر در دیوان عالی کشور تأیید شد.
نکته اینجاست که خانواده غزاله شکایت دیگری هم از آرمان کرده بودند: او علاوه بر قتل، جسد دختر ما را پنهان کرده است. با توجه به اینکه پلیس نتوانست جسد را پیدا کند، خانواده غزاله درباره اخفای جسد از سوی متهم نیز شکایتی در شعبه ۱۱۵۴ دادگاه بعثت مطرح کردند.
در نهایت بخشی از پرونده که مربوط به اخفای جسد بود به شعبه ۱۱۵۴ دادگاه بعثت فرستاده شد و قاضی دادگاه آرمان را به سه ماه و یک روز حبس محکوم کرد.
جزییاتی که در دادگاه بیان شد
در دو دادگاهی که آرمان در آن به جرم قتل محاکمه شد، جزییات زیادی بیان شده است. در دادگاه اول او اختیاری نماینده دادستان گفت: آرمان در سال ۹۲ دختری به نام غزاله را به قتل رسانده است و همه مدارک موجود در پرونده این موضوع را ثابت میکند. او به قتل اعتراف کرده و به یکی از دوستانش هم گفته مرتکب قتل شده است اما از آنجایی که جسدی از غزاله پیدا نشده است، در پرونده شبهه ایجاد شد.
نماینده دادستان در توضیح پسگرفتن رأی دو نفر از قضات هم گفت: آنها رأی خود را پس نگرفتند و به دلیل اینکه وکیل سابق مقتول مدعی شده بود مدارک جدیدی در پرونده پیدا شده خواستار بررسی بیشتر پرونده شدند. دو موضوع بهعنوان مدرک جدید مطرح شد؛ یکی دفترچه بیمه غزاله بود و دیگری تمدید مرخصی دانشگاه او. هر دو مورد به دقت مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که هیچکدام دلیلی بر زندهبودن غزاله نیست. ما همچنان با توجه به مدارک موجود در پرونده بر مجرمبودن متهم اصرار داریم. سپس پدر و مادر مقتول در جایگاه قرار گرفتند و خواستار صدور حکم قصاص شدند. پدر غزاله در توضیح تمدید دفترچه بیمه دخترش گفت: همسر من بیمه خویشفرماست؛ غزاله را هم خودش بیمه کرده بود. بعد از قتل غزاله وقتی همسرم برای واریز حق بیمه و تمدید دفترچه رفته بود، بهصورت اتوماتیک دفترچه غزاله هم تمدید شده بود. این مسئله پیچیده نبود که بهعنوان مدرک جدید عنوان کردند.
مادر غزاله هم در توضیح مرخصی دانشگاه دخترش گفت: غزاله از دانشگاه مرخصی گرفته بود؛ میخواست در خارج از کشور درس بخواند و برای این کار آماده میشد اما این اتفاق افتاد. وقتی از دانشگاه با من تماس گرفتند و گفتند مرخصی غزاله تمام شده و او برنگشته من موضوع را تعریف کردم و گفتم باور نمیکنم، دخترم مرده است. آنها هم از سر دلسوزی گفتند یک ترم دیگر تمدید میکنند. آنها به خاطر ناراحتی من چنین کاری کردند. مدرک جدیدی وجود نداشت؛ خواستند که من را آرام کنند. بعد از حادثه من روزهای سختی را گذراندم. تا زمانی که آرمان به قتل غزاله اعتراف کند، من در خیابانها دنبال دخترم میگشتم. ساعتها در خیابان با ماشین میرفتم که دخترم را پیدا کنم. به هر دختری که شبیه غزاله بود میرسیدم، جلویش را میگرفتم. من خیلی سختی کشیدم.
در ادامه زمانی، وکیل اولیای دم در جایگاه قرار گرفت. او گفت: متأسفانه وکیل سابق متهم در این پرونده کارهایی کرد که پرونده با چالش روبهرو شود. ما براساس مدارک پرونده درخواست صدور حکم قانونی را داریم.
آرمان: از من اعتراف دروغ گرفتند
در ادامه جلسه دادگاه، آرمان در جایگاه متهم قرار گرفت و از خود دفاع کرد. او گفت: من اتهام قتل عمدی را قبول ندارم. من و غزاله مشکل خاصی با هم نداشتیم. او به خانه ما آمد و با هم صحبت کردیم و بعد رفت. من صدایی شنیدم، وقتی در را باز کردم، غزاله را دیدم که در راهپله افتاده است. خیلی ترسیدم. او را به داخل خانه کشیدم و بعد سعی کردم کمکش کنم. آنقدر ترسیده بودم که نمیدانستم چه میکنم. من خیلی بچه بودم. غزاله را داخل کیسه گذاشتم. متوجه شدم نفس میکشد اما ترسیده بودم و فقط میخواستم او را از خانه دور کنم. بعد کیسه را به نزدیکی سطل زباله اطراف پارک ملت بردم.
قاضی گفت: چرا با اورژانس تماس نگرفتی؟چرا جسد را به چندین متر آنطرفتر از خانه بردی؟ متهم گفت: به فکرم نرسید با اورژانس تماس بگیرم. من بعد متوجه شدم که باید با اورژانس تماس میگرفتم و جسم غزاله را هم از ترس به کمی دورتر بردم. من اصلا متوجه کارهایم نبودم. قاضی گفت: لکههای خون روی دیوار، کاغذ دیواری دستگیره کمد و جاهای دیگر خانه شما بوده است. اگر غزاله خارج از خانه افتاده بود و تو او را به داخل آوردی، چرا این خونها در خانه بود. متهم گفت: من دقیقا نمیدانم از چه صحبت میکنید و من در جریان نیستم.
قاضی پرسید: چرا به دوستت گفتهای که غزاله را کشتهای؟ اگر تو واقعا این کار را نکرده بودی، چرا این حرف را به او زدی و درخواست کمک کردی.
متهم گفت: من اول گفتم غزاله زمین خورده؛ حرفم را باور نکرد. بعد گفتم دعوا کردیم؛ باز باور نکرد و بعد گفتم او را کشتم که حرفم را باور کند و کمک کند. متهم گفت: من و غزاله هیچ مشکلی با هم نداشتیم. در مدتی که با هم دوست بودیم، سه بار با هم دعوا کردیم. یک بار من پیشقدم شدم که آشتی کنم و دو بار غزاله پیشقدم شد. آن روز هم مشکلی با هم نداشتیم و او خداحافظی کرد و رفت و بعد این اتفاق افتاد. قاضی گفت: از غزاله نامهای به جا مانده که در آن به تو اشاره کرده و گفته از دست آزارهای تو خسته شده است. دراینباره چه میگویی. متهم گفت: من نمیدانم آن نامه چیست. من و غزاله هیچ مشکلی با هم نداشتیم. متهم در پاسخ به این سؤال که با توجه به انکارش چرا به قتل اعتراف کرده، گفت: بعد از بازداشت به من خیلی سخت گذشت. مدام به من میگفتند پدر و مادرت در اتاق بغلی هستند و بازجویی میشوند و من اذیت میشدم به همین دلیل اعتراف دروغ کردم.
به نظر می رسد افکار عمومی انتظار دارد علاوه بر اجرای عدالتضمن اعلام رضایت از سوی اولیای دم و گذشت از قصاص آرمان، زوایای پنهان این پرونده مشخص شود.